آفات مهم گردو

مزیت گردو به عنوان درختی کم آفت همواره یکی از دلایل انتخاب آن برای سو کشت بوده است؛ ولی در سالهای اخیر باشدت اثرات خشکسالی آفاتی نظیر کرم خراط وضعیت نگران کننده ای فراهم آورده است. با این حال با به کارگیری روش ها و تدابیر لازم می توان همچنان درختان گردو را بدون سم پاشی در مقابل آفات محفوظ داشت و از این نظر به عنوان یک کشت کم هزینه همچنان از باغ های گردو بهره برداری کرد.
۱. کرم خراط (پروانه فری): شكل بالغ آفت به صورت پروانه است و در طبیعت کمتر به چشم می خورد. اندازه آن در حد دو بند انگشت بوده و عمری کمتر از آتا ۲ هفته دارد. خسارت اصلی آن مربوط به تغذيه لاروها از بافت چوبی و ایجاد دالان در درون تنه درختان می باشد. طول این دالانها گاهی به بیش از cm ۵۰ می رسد و از آنجا که خسارت آفت به داخل بافت چوب قدیمی وارد می شود، فضای ایجادشده تقریبا ترمیم پذیر نخواهد بود. این آفت پلیفاژ بوده و به غیر از گردو در بسیاری از درختان دانه دار، هسته دار و در درختان غیر مثمر نیز خسارت ایجاد می کند.
عمدتا این آفت به عنوان عامل ثانویه شناخته می شود و در صورت بروز هرگونه تنش محیطی خصوصا با نقصان در آبیاری معمولا جمعیت آفت به شدت گسترش می یابد. گاه دیده شده است که دو درخت با فاصله کمتر از ۲۰ متر از هم، در صورت تفاوت در میزان تغذیه و آب دریافتی، از لحاظ آلودگی کاملا با هم متفاوت اند. با بررسی درختان آلوده می توان خروج شیرابه سیاه رنگ از محل سوراخ های روی تنه و خروج فضولات خاک اره ای به رنگ آجری متمایل به قهوه ای را مشاهده کرد. این حشره می تواند در طی سه سال دو نسل خود را کامل کند به این ترتیب که برخی از الأورهایی که دیرتر به وجود آمده اند، در زمستان و لاروهایی که بلافاصله در فصل بهار از حشرات کامل به وجود آمده اند، یک زمستان را سپری می کنند. باتوجه به توالی ظهور حشرات بالغ و تخم گذاری آنها از اواسط اردیبهشت تا اواسط شهریور، امکان سمپاشی و مبارزه شیمیایی بسیار مشکل و نسبتا غیراصولی است. پروانه های ماده بلافاصله بعد از جفت گیری تخم های خود را به صورت دسته ای و معمولا در دهانه دالانهای قبلی خود یا در شکافهای تنه قرار می دهند. هر حشره ماده می تواند حدود ۵۰۰ تخم بگذارد. در این مرحله مورچه ها خسارت هنگفتی به تخمها وارد می آورند. لاروها پس از خروج از تخم با محاظفت پوشش تارمانندشان ۱ تا ۲ روز وقت دارند تا خود را به روی برگها و شاخه ها برسانند و از محل دمبرگ یا رگبرگ اصلی و از شاخه های جوان وارد شاخه شوند. در این مرحله نیز پرندگان و همچنین نوعی بین شکارگر خسارت عمده ای به لاروها وارد می کنند. الاروها در سنین اولیه معمولا چند بار از سوراخ های ورودی خارج شده و شاخه های قطورتر را برای ادامه فعالیت انتخاب می کنند. الاروها در مرحله انتقال آسیب پذیرترند؛ بنابراین در طول فصل بهار و تابستان با تشخیص زمان حداکثر ظهور لاروهای سن یک (حدود ۲۵ روز پس از ظهور اولین پروانه)، در صورت ضرورت سمپاشی تا حدی مؤثر است. برای این منظور استفاده از سموم تماسی و گوارشی نظیر فوزالون به میزان ۲ / ۵ در هزار ممکن است نتیجه بخش باشد.
لازم به ذکر است با تکرار سم پاشی ها ضمن صرف هزینه و اثرات کمتر از و همچنین حشرات مفید نیز از بین می روند و ممکن است تراكم افت حتی بیشتر شود؛ بنابراین مشورت با کارشناسان و تعیین بهترین زمان سمپاشی از طریق تشخیص حداکثر تراکم حشرات شکارشده در تله های نوری و فرمونی یا برحسب شکار اولین پروانه در تله های نصب شده و محاسبه پیک لاورهای سن یک برای انجام سم پاشی بسیار مهم است. استفاده از تله های نوری و فرمونی به تعداد بیشتر در یک باغ می تواند به عنوان روش مبارزه تلقی شود. برای این منظور برای هر هکتار ۵۰تا۱۰۰ عدد تله درنظر گرفته می شود. لامپ تله های نوری ترجیحا باید جیوه ای باشد و برای پوشش بالای تله بهتر است به جای ورقه فلزی از تلق استفاده شود. در تله فرمونی علاوه بر فرمون کرم خراط، فرمون حشره ای به نام پروانه زنبور مانند، پروانه فری را به مراتب بیشتر شکار می کند. به دلیل کم پرواز بودن حشرات ماده در اثر سنگینی، بیشتر حشرات شکارشده در انواع تله ها پروانه های نر هستند؛ بعضی مواقع با بکارگیری فرمون های اختلال در جفت گیری و پراکنش فرمون حشره ماده در باغ منجر به سردرگمی را تر می شود. بطور کلی استفاده از این روشها اثرات چشمگیری در کنترل افت کرم خراط داشته است.
با فعالیت و نفوذ بیشتر لاروها به داخل تنه درختان، مبارزه بالاروهای قدیمی مشکل تر می شود. روش های روتین در ایران برای از بین بردن آفت در داخل دالان ها با استفاده از سیم مفتولی یا پنبه آغشته به سموم تدخینی مثل دیکلروس (ددواپ) یا کلرپیریفوس (دوروسبان) یا تزریق سم با سرنگ و سپس بستن دهانه حفره اجرا می شود که به هر صورت علی رغم مؤثر بودن، روشی وقت گیر و پرهزینه است و در باغهای قدیمی و برای درختان بلند به سادگی امکان پذیر نیست.
رسیدگی و نگهداری مطلوب باغ خصوصا از لحاظ آبیاری و هرس مناسب، تغذیه بهینه، حذف علف های هرز و بهداشت باغ می تواند به شکل مؤثری درکنترل آفت مؤثر باشد. بعضی از آفات ارتباط زیادی به وضعیت عمومی و نحوه رسیدگی به باغ ندارند و در صورتی که همسایگان مبارزه نکنند، مجددا آلودگی بروز می کند. ولی آفات چوب خوار تنها جذب درختانی می شوند که در اثر رنجور بودن از خود فرمون مخصوصی ترشح می کنند؛ بنابراین با اصلاح باغهای قدیمی و رسیدگی هرساله و اقدامات اساسی در تأمین آب موردنیاز و با جلوگیری از هدررفت آب و مدیریت مطلوب باغ، این آفت کنترل شدنی است.
به کارگیری و توسعه روشهای مبارزه بیولوژیک برای کنترل کرم خراط بسیار مهم بوده و برنامه ریزی و توجه شایسته تری می طلبد. از سایر دشمنان طبیعی این آفت، نوعی زنبور به نام میکروگاستر، شفیره ها را پارازیته می کند و زنبوری دیگر به نام هوروژنز به لاروهای در حال زمستان گذرانی حمله می کند. اثرات این دو نوع زنبور تا حدودی مؤثر است. سرمای شدید و طولانی در زمستان نیز مقاومت لاروهای زمستان گذران را کمتر می کند.
روش استفاده از برق شهری برای از بین بردن لاروها نیز مطرح شده است. در این وشر دو میخ به فاصله یک متر از هم روی تنه خسارت دیده نصب می شود و دو سر سیم برق دار برای چند دقیقه به آن وصل می شود. نتایج کاربرد اجرایی این روش سوای خطرات آن چندان معین نیست. هرس و حذف شاخه های آلوده نیز توصیه شده است؛ ولی هرس شدید شاخه های اصلی کمک زیادی به کنترل آفت نمی کند و در سال بعد مجددا شاخه های نورسته با شدت بیشتری آلوده می شوند. تزریق سم به همراه نوعی ترکیب مغذی شامل سولفات روی، سولفات آهن، سولفات منگنز، سولفات مس وکود اوره هر یک به نسبت ۳ درصد مخلوط با خمیر نانوایی در فضاها و سوراخ های ایجادشده روی تنه اصلی درختان به طور تجربی نتایج قابل ملاحظه ای را در بر داشته است.
٢. کنه های گردو: انواع کنه های بی گال زا و کنه تارعنکبوتی روی درختان گردو دیده می شوند و مخصوصا كنههای | گال زا بسیار شایع بوده و به سادگی قابل رؤیت هستند. کنه های گال زا بیشتر در تزریق مواد مغذی به درخت های آسیب دیده قسمت های پایین درخت گردو به صورت نقاط زگیل مانند ریز و درشت روی برگ یا در قسمت زیرین برگ دیده می شوند. این کنه ها حالت طغیانی نداشته و باوجوداینکه روی عملکرد تا حدی اثر می گذارند، چندان جدی گرفته نمی شوند و احتمالا مبارزه شیمیایی نیز توصیه نمی شود. کنه های تارعنکبوتی در مراحل اولیه کمتر به چشم لیند؛ ولی با تشدید تنش های آبی در تابستان و در کنار جاده های پرگردوخاک و نیز صورت انجام بعضی از سم پاشی ها با سموم آفت کش و درنتیجه کاهش جمعیت کنه های شکارگر، حالت طغیانی به خود می گیرند و به شدت در عملکرد کمی و کیفی محصول مؤثرند. در صورت ضرورت کنترل کنه ها، گاهی محلول پاشی گوگرد ۲ هزار در پاییز در هنگام برگ ریزان و نیز در بهار هنگام تورم جوانه ها توصیه می شود. همچنین سم پاشی زمستانه با روغن ولک %۲ به همراه یک سم حشره کش فسفره مؤثر است.|
۳. شپشکها: نوعی سپردار به نام شپشک گردو شناخته شده است که چندان به عنوان آفت مسئله ساز در کشور گزارش نشده است. ولی برخی از شپشکهای دیگر نظیر شپشکهای آسیایی و شپشک واوی سیب و همچنین شپشک سفید توت ممکن است بسیار خطرناک بوده و در صورت بروز و چاره جویی نکردن، ضمن تضعيف درخت پس از چند سال ممکن است درختان جوان را خشک کند آسیب زیادی وارد می نماید. گاهی ممکن است سم پاشی های مختلفی برای مقاصد و آفات مختلف در طول فصل نیاز باشد. این سم پاشی ها اغلب دشمنان طبیعی شپشکها را نیز از بین می برد. انواع کفشدوزک های شکارگر و زنبورهای پارازیت کننده در کنترل شپشکها نقش دارند. به هر صورت اگر شدت آلودگی به شپشک ها افزایش یابد اقداماتی نظیر
حذف و سوزاندن شاخه های خیلی آلوده، سم پاشی زمستانه با استفاده از سموم شپشک کش نظیر اتیون ۲ در هزار به همراه %۲ روغن ولک، در کنترل آفت بسیار مؤثر است. همچنین طبق بررسی کارشناسان برای تعیین تاریخ سم پاشی بهاره (سمپاشی همزمان با خروج پوره ها از تخم و تا قبل از ایجاد سپر جدید)، در اوایل اردیبهشت ماه با اتیون ۲ در هزار توصیه می شود. سرمای شدید پاییزه و زمستانه نیز گاهی جمعیت شپشک ها را به شدت تنزل می دهد.
۴. شته های گردو: شامل شته معمولی گردو و شته خال دار گردوست. شته معمولی گردو در سطح زیرین برگها تجمع دارد ولی شته خالدار با تراکم بیشتر روی سطح رویی و عمدتا عمدتا در امتداد رگ برگ اصلی دیده می شود. هر دو نوع شته، خصوصا شته خال دار یا همان شته سبز گردو، عسلک زیادی تریش اک شدن برگ ها و گاهی فراهم شدن زمینه برای رشد قارچ فوماژین می شوند. نوشته ها از شیره نباتی به هر صورت از توان درخت می کاهد و در عملکرد کمی و کیفی محصول مؤثر است؛ ولی معمولا این میزان خسارت چندان جدی تلقی . شود. کنترل شته ها به کمک عوامل بیولوژیک به خصوص زنبور تریوکسیس پالیدوس قابل قبول عنوان شده است؛ ولی در صورت ضرورت سم پاشی استفاده از سموم فسفره تماسی نظیر زولون (فوزالون) ۳ در هزار یا مصرف سموم سیستمیک نظیر کنفیدور (ایمیداکلوپرید)۰۱۶% ليتر در هزار برای شته های پشت برگ کاملا مؤثر است.
۵. کرم سیب: این آفت علاوه بر درختان دانه دار و هسته دار، به محصول گردو نیز از دو طریق خسارت وارد می کند. نسل اول آفت باعث ریزش میوه های کوچک می شود و با فعالیت نسل دوم و گاهی نسل سوم، باعث از بین رفتن ارزش اقتصادی محصول به دلیل کرم خوردگی و سیاه شدن مغز می شود. میزان خسارت در ارقام زودرس شدیدتر است. این آفت زمستان را به صورت لارو کامل در داخل پیله در زیر پست های درخت به سر می برد و در بهار از هر پروانه ماده ۳۰ تخم روی برگهایا روی گردوهای کوچک گذاشته می شود. لاروهای نسل اول پس از خروج از تخم از ا مل وارد میوه می شوند که فضولات لاروی در محل دمگل میوه های نارس مشهود است و نهایتا این میوه ها ریزش می کنند. نسل دوم آفت از محل اتصال دو میوه یا از محل اتصال دم گل یا از هر نقطه دیگر سطح ميوه وارد می شود. ممکن است در شرایط خاص نسل سوم نیز تشکیل شود و در بعضی سالها خسارت زیادی به ارقام پوست نازک وارد کند.
معمولا لاروهای نسل دوم یا سوم پس از کامل شدن به حالت دیا پوز تبدیل شده و از میوه خارج می شوند و زمستان گذرانی می کنند؛ ولی معمولا در تعدادی از میوه های یک درخت پس از برداشت ممکن است همچنان آفت در میوه باقی مانده و کرم مشاهده شود. برای مقابله با آفت کرم سیب، از بین بردن پناهگاه زمستانه مؤثر است؛ به این صورت که پوسته های شل و شکسته روی تنه درخت برداشته شود و شکاف ها با چسب هرس پر شود.
همچنین بستن گونی کنفی به دور تنه درخت به عنوان تله برای استقرار لاروهای زمستان گذران و سپس معدوم کردن آن و نیز استفاده از تله فرمونی حاوی فرمون جلب کننده حشره نر برای هر هکتار ۵۰ تا ۱۰۰ عدد مفید است. از کنترل شیمیایی در حد امکان باید اجتناب کرد و در صورت خسارت زیاد استفاده از سموم فسفره نظیر دیازینون %۶۰ به میزان ۱ / ۵ در هزار حداقل دو مرحله همزمان با خروج لاروهای نسل اول و نسل دوم توصیه می شود. و تعیین دقیق این زمان بر حسب حداکثر تعداد حشره بالغ شکارشده در تله نوری یا فرمونی است که ممکن است یک بار در اوایل اردیبهشت و یک بار در اواخر خرداد باشد. لازم به ذکر است دشمنان طبیعی این آفت نظیر پرندگانی مانند دارکوب، سنهای شکارگر و زنبورهای پارازیت کننده می توانند نقش بسزایی در کنترل آن داشته باشند.

بیماری های مهم گردو

١. بلایت باکتریایی: باکتری عامل این بیماری، زمستان را روی جوانه ها و شاخه های آلوده سپری می کند و در ابتدای بهار با شروع رشد رویشی، در شرایط باریدن باران توسعه یافته و با حشرات و گرده آلوده پراکنده می شوند و روی جوانه های در حال رشد و برگ های جوان قرار می گیرند.
علائم بیماری روی برگ ها به صورت لکه های قهوه ای تیره با حاشیه زرد دیده می شود. اثر مخرب این بیماری ریزش گل و میوه های کوچک است که این پدیده به عنوان مکانیسمی طبیعی در کنترل و حذف بیماری محسوب می شود؛ ولی شدید از میزان عملکرد می کاهد. روی میوه های درشت تر نیز عمدتا در محل گل گاه یا جوانب میوه باعث ایجاد لکه های سیاه آب سوخته و فرورفته شده و نهایتا موجب ریزش یا کاهش کیفیت میوه می شود. در صورت بروز بیماری بعد از سفت شدن پوست چوبی ممکن است مغز سالم بماند. علائم این بیماری روی میوه گاهی با خسارت کرم سیب یا آفتاب سوختگی اشتباه گرفته می شود؛ ولی در خسارت کرم سیب فضولات آفت هم دیده شده و خسارت آفتاب سوختگی محدود به جهت آفتاب است.
روش های کنترل:کنترل آبیاری و کاهش رطوبت باغ؛ افزایش جریان هوا در باغ از طریق حذف علف های هرز، هرس مناسب و تراکم کمتر کشت در مناطق آلوده استفاده از ارقام مقاوم و دیر برگ تر مانند چندلر، فرانکت، پدرو، هارتلی، هاوارد، وینا و ته هاما؛ کشت نکردن ارقام حساس و زودبرگ ده مانند آشلی، پاین در مناطق پرباران و نهایتا کنترل شیمیایی با استفاده از سموم مسی نظیر اکسی کلرور مس ۳ در هزار به همراه %۱ روغن ولک، ۷ روز پس از تورم جوانه ها (مرحله prayer) و در مرحله بعدی قبل از بازشدن کلاله ها.
روش های مقابله:
در صورت شدت بیماری و بارندگی، مرحله سوم ۱۵ روز بعد پس از خاتمه مرحله گل صورت می گیرد. با توجه به اینکه عنصر مس روی کلاله مانع از رشد دانه گرده می شود، رعایت زمان مصرف خصوصا در مرحله دوم بسیار مهم است. کنترل بیولوژیک این بیماری نیز با استفاده از باکتریوفاژها در نیوزیلند انجام شده است.
۲. شانکرهای پوستی باکتریایی: شانکر گردو به عنوان یک بیماری ثانویه در شرایط تنش های محیطی به وجود می آید. سطحی بودن یا ۱ فشردگی خاک، خشکی و آبیاری بیش از حد و سایر ا بیماریها و تنش های محیطی نظیر سرمازدگی زمستانه ممکن است باعث بروز و گسترش آن شود. بنابراین آنچه در کنترل این بیماری اهمیت دارد، رفع عامل اصلی | است. عامل این بیماری در گروه باکتری های بیماری آتشک قرار دارد و شامل دو نوع شانکر عمقی و شانکر ان است. شانکر عمقی در ایران گزارش نشده، درصورتی که در کشورهای دیگر در رقم هارتلی دیده شده است؛ اما شانکر سطحی در مناطق مختلف ایران و در دارد. باکتری عامل این نوع بیماری درون زخمها و تراوشات قبلی زمستان گذرانی کرده و در بهار به همراه شیره نباتی به بیرون تراوش می کند، سپس از طریق باد و باران و شده و از محل زخم های ایجادشده روی تنه در اثر آسیب پرندگان، سرمازدگی و...، به سایر درختان منتقل می شوند.
علائم ظاهری بیماری به صورت تراوشات سیاه رنگ از محل زخم روی پوست تنه و شاخه های اصلی مشاهده می شود. روی تاج نیز علائم زوال و ضعف و تنکی تاج مشاهده می شود و ممکن است یک طرف درخت خشک شود.
روش های کنترل:رفع تنش ها، تغذیه و آبیاری مناسب و منظم و سفید کردن تنه درختان و در صورت بروز بیماری: جراحی و ضدعفونی محل شانکر به این ترتیب که محل زخم با احتیاط با چاقو به طور کامل برداشته می شود و پس از ضدعفونی با محلول بردو %۸، با چسب هرس پانسمان می شود. به طورکلی ارقام ایرانی به این نوع بیماری حساس اند و در میان پایه ها، پایه پارادوکس در برابر بیماری مقاوم است. مقدار مناسب عنصر بور در پیکره درخت باعث مقاومت بیشتر در برابر بیماری می شود.
۳. آنتراکنوزیا لکه سیاه: این بیماری انتشار جهانی دارد و در ایران نیز خصوصا در مناطق پرباران تر گسترش دارد. عامل بیماری به همه بافت های سبز و بیشتر به برگ ها حمله می کند. علائم ظاهری بیماری به صورت لکه های بافت مرده به رنگ قهوه ای خاکستری روی برگ دیده می شود که نهایتا برگها زرد شده و می ریزند.در مراحل اولیه بیماری لکه های فرورفته کوچک با حاشیه دندانه دار روی برگ ها تشکیل شده و در مرکز این لکه ها نقاط ریز خاکستری دیده می شود. لکه های ر. به تدریج به هم می پیوندند و سوختگی های بزرگ تر به وجود می آورند.
روی میوه معمولا ابتدا لکه های سیاه رنگ، کوچکتر و مشخص تر هستند که در مرکز آن نقطه سفید دیده می شود. در اوایل فصل میوه های آلوده ریزش می کند ولی با کامل شدن میوه ها اندازه لکه ها گسترده شده و به مغز آسیب وارد می شود.
علائم آنتراکنوز روی میوه و برگ این بیماری علاوه بر خسارت مستقیم بر میوه ها به طور غیر مستقیم نیز از طریق کاهش شدید سطح سبزینه درخت از اواسط تابستان در عملکرد مؤثر است. عامل بیماری در برگ های ریخته شده از درختان آلوده و در زخم های سرشاخه زمستان گذرانی می کند و در اوایل بهار با بارش باران و وزش باد منتشر می شود و روی برگ های جدید مستقر می شود. در طول فصل رشد و در تابستان نیز در صورت بروز بارندگی تکثیر می یابد. در مناطق آلوده با بهار پرباران بیماری به شدت بیشتری گسترش می یابد؛ ولی علائم بیماری و کاهش سطح سبز درخت در تیر و مرداد بارز میشود.
روش های کنترل بیماری:
جمع آوری برگها و شاخه های آلوده، تقویت رشد رویشی از طریق مصرف کودهای مناسب از قبیل کودهای ازته در اوایل رشد که باعث تأخیر در بلوغ بر ۲
استفاده از ارقام مقاوم تر مان را می شود و پس از بروز خسارت نیز باعث بهبود وضعیت سبزینه می شود، : ارقام مقاوم تر مانند چیکو، هارتلی، سر، ته هاما، پاین و پدرو و خصوصا ارقام دیر برگ تر نظیر فرانکت، RDM و چندلر که مقاومت بیشتری دارند و همچنین پایه پارادوکس که مقاومت بیشتری ایجاد می کند، نهایتا در صورت آلودگی زیاد، مبارزه شیمیایی با سموم مسی دو نوبت در پاییز: پس از ریزش برگها و دو هفته بعد و دو نوبت در بهار: هنگام تورم جوانه ها و بعد از گل.
۴. فتيله نارنجی یا سرخشکیدگی سیستوسپورایی: این بیماری تقریبا در تمام مناطق ایران دیده می شود. اغلب یک بیماری فرصت طلب است و به شاخه های خشکیده و ضعیف و آسیب دیده در اثر هرس، سرمازدگی و آفتاب سوختگی، حمله می کند. آلودگی معمولا در پاییز و زمستان ایجاد می شود و در بهار سال بعد سرشاخه C / N در شاخه کاهش ها خشک می شوند. در درختان قوی تر نیز در صورتی که نسبت یافته و با رشد مازاد در پاییز دچار سرمازدگی در زمستان شود، آلودگی و خشکیدگی عصایی شکل دیده می شود. در شاخه های آلوده عدسکها بزرگ شده و صمغ فتیله مانند نارنجی رنگ خارج می شود. این عوارض روی تنه شاخه های چندساله نیز مشاهده می شود. در فصل خواب درختان آسیب پذیرند و فعالیت پاتوژن در زمستان و در شرایط بارندگی و از محل زخمها و محل ریزش برگ ها موفق تر است. در تابستان نیز عامل قارچ توانایی حفظ حیات و ادامه چرخه زندگی خود را دارد. کنترل بیماری حذف و سوزاندن شاخه های آلوده، انجام هرس در شرایط بدون بارندگی و در اوایل بهار زمانی که امکان کالوس زایی فراهم است، استفاده از چسب هرس و همچنین محلول پاشی با محلول بردو %۲ پس از ریزش برگها و پس از هرس که در شرایط آلودگی زیاد، ضروری است.
۵. پوسیدگی رزلینیایی ریشه یا پوسیدگی سفید ریشه: در بسیاری از درختان میوه دیده می شود و از بیماری های خطرناک گردو در سطح جهان است. نهالها الوده در نهالستان می تواند بدو عامل بیماری شود؛ ولی عموما به عنوان یکی ثانویه به درختان ضعیف حمله می کند و در باغها در صورت فراهم شدن شرایط جابه جایی بقایای آلوده از طریق شخم، باد، آب یا موجودات زنده، بیماری پراکنده می شود. علائم بیماری در اندام زیرزمینی (روی موریشه ها به صورت شبکه کرک مانند سفیدرنگ دیده میشود و میزان گسترش ریشه ها کاهش می یابد و در نتیجه درختان ضعیف تر شده و در اندام هوایی کندی رشد، ریز برگی، ریزش زودرس برگها و تنکی تاج دیده خواهد شد. درختان آلوده در برابر سرمای زمستان آسیب پذیرترند و در سال بعد شکفته نمی شوند. همچنین ممکن است درختان بیدار شده و در ادامه در اثر تنش های مختلف، سبز خشک شوند یا برگها به کلی ریزش کرده و میوه های ریز و نارس باقی بماند. روش های مقابله با بیماری: استفاده از نهال سالم، ضدعفونی ریشه نهال، کشت نکردن در خاک های آلوده یا کشت آیش (گندم و جو) و در صورت بروز بیماری، ایزوله کردن کانون اولیه از طریق کانال کشی دور درخت آلوده، کنترل مصرف مواد آلی خصوصا کود حیوانی نپوسیده، کنترل آبیاری و حفظ رطوبت بهینه خاک، افزایش تهویه خاک، در صورت دسترسی استفاده از محلول های حاوی عوامل بیولوژیک نظیر تریکودر مین حاوی قارچ تریکودرما و سایر عوامل رقابت کننده نظير قارچ مایکوریزا و آنتاگونیستهای باکتریایی. در صورت اجبار و الزام در احداث باغ در قطعه زمین آلوده، استفاده از روش آفتاب دهی از طرق قرارد از طرق قراردادن پوشش پلاستیک روی خاک مرطوب به مدت ۶ هفته م، استفاده از سم تو پسینام ۴۰ تا ۸۰ گرم در متر مربع تا عمق در صورت لزوم، استفاده از سم توپسين ام ۴۰ تا ۸۰ گرم د .۳۰cm في فترابی طوقه و ریشه: تشخیص این بیماری در مراحل اولیه درخت بروز می کند که در نتیجه می
۶. پوسیدگی فیتوفترایی طوقه و ریشه: تشخه بوده و اولین علائم در اندام هوایی به صورت ضعف عمومی و تنک شدن تاج نمی کند که در نتیجه ممکن است میوه های آفتاب سوخته به وجود آیند. در فصل بهار به ویژه در صورت مجاورت با آب جاری، روی طوقه شکاف هایی ایجاد شده و تراوشات سیاه رنگ از آن خارج می شود. عموما عامل بیماری در شرایط رطوبت مطلوب و درجه حرارت های نسبتا کمتر در فصل بهار، بهتر تکثیر شده و در دمای زیاد خاک غیر فعال می شود یا از بین می رود؛ ولی در خاک مرطوب ممکن است تا ۸ سال زنده بماند. افزایش سن درخت و بیشتر شدن EC آب و خاک و تهویه کم ممکن است بیماری را تشدید کند. روش های کنترل و مقابله: برای پیشگیری، استفاده از پایه های مقاوم نظير J . hindsii و پارادوکس در کشورهای خارجی نسبت به پایه های ایرانی ترجیح داده می شود، همچنین زهکشی مناسب خاک، حذف علفهای هرز، انباشت نکردن مواد آلی پای درخت، جلوگیری از خیس شدن طوقه و کنترل آبیاری از روش های جلوگیری از بیماری است و در صورت بروز آلودگی، جراحی و درمان محل زخم از طریق شست وشو با محلول بردو ۸۷ و پانسمان با چسب هرس توصیه شده است.
۷. پوسیدگی آرمیلاریایی: عامل ایجا یدکی ارمیلاریایی: عامل ایجاد این بیماری قارچ عسلی است و در باغ های گردو علاوه بر درختان ضعیف لاوه بر درختان ضعیف به درختان کاملا سالم نیز سرایت می کند.
معمولا در نهالستان و درختان کمتر از ۴ سال دیده نمی شود. این قارچ در اندام آلوده در خاک پایدار بوده و تا ۱۰۰ سال زنده می ماند؛ ولی عامل بیماری در شرایط عادی به راحتی منتشر نمی شود؛ با این حال جابه جایی خاک و اندام آلوده از طرق مختلف مثل سیل در باغهای کنار رودخانه ممکن است بیماری را منتقل کند. در داخل باغ آلوده نیز برای رسیدن به میزبان جدید احتمال دارد با ایجاد رشته های ریشه مانند به رنگ تیره خود را به درخت مجاور برساند.
علائم بیماری در اندام زیرزمینی به صورت رشته های مذکور موصوف به بند کفش (ريزومورف) دیده می شود. همچنین از ریشه های اصلی و محل طوقه صمغ خارج می شود و در مراحل بعدی پوست ریشه به راحتی کنده شده و ورقه ورقه می شود که لابه لای آن به رنگ سفید کرمی است. این بیماری در طوقه برخلاف رزلنيابه چوب هم حمله می کند و باعث پوسیدگی آن می شود. ضعف حاصل از تخریب آوندهای طوقه و ریشه های اصلی باعث کندی رشد، ریز برگی و خزان زودرس در اندام هوایی می شود.
روش های مقابله:
به کارگیری پایه های مقاوم تر نظیر گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی و پارادوکس (در آمریکا، کانال کشی اطراف درختان آلوده، کنار زدن خاک اطراف طوقه درختان آلوده در پاییز و مقابله شیمیایی با محلول بردو %۸ از طریق شست وشوی محل جراحی و پانسمان با چسب هرس. 

نماتودهای بیماری زای گردو

اندازه این موجودات حدود ۲ / ۵ میلی متر است و اغلب باعث از بین رفتن درخت نمی شود؛ ولی با ایجاد ضعف باعث کندی رشد و کاهش عملکرد می شوند. شامل نماتود «حلقوی» و نماتود «ریشه گرهی» هستند. این .دها ممکن است از طریق ریشه آلوده نهال وارد باغ شوند که طی چند سال در باغ ای می یابند. سایر تنش های محیطی خسارت نماتودها را برجسته می کند و علائم
با برگی، سبزردی غیر مترقبه، زوال در رشد و کاهش عملکرد بروز می کند. تشخیص بیماری در آزمایشگاه و کلینیک های گیاه پزشکی صورت می گیرد؛ ولی هنگام جابه
جایی نهال نیز گاهی با آلودگی نماتود ریشه گره ای، به صورت گره هایی روی ریشه مشخص است. معمولا بهبود تغذیه و آبیاری کمک چندانی نمی کند و حتی ممکن است باعث گسترش آلودگی شود.
روش های پیشگیری و مقابله:
در مناطق آلوده با انجام آزمون گیاه پزشکی می بایست وضعیت محل احداث باغ بررسی شود. معمولا بهتر است محل احداث، قبلا باغ میوه و تاکستان نبوده باشد و در صورت وجود آلودگی، آیش زمین یا کشت گیاهانی نظیر سورگوم توصیه می شود. استفاده از نهال سالم و به کارگیری روش آبیاری قطره ای برای جلوگیری از انتشار نماتود بسیار مهم است. حذف علف های هرز به صورت شخم تابستانه باعث از بین رفتن نماتودهای متمرکز شده روی ریشة علف های هرز می شود. استفاده از مواد آلی برای تحریک رشد قارچهای مفید و مؤثر بر نمادتودها نظير مایکوریزا مناسب است. روش های آفتاب دهی و گرمادرمانی در اراضی موردنظر برای احداث باغ مفید است. یخ آب زمستانه در باغهای آلوده ضروری است و در صورت شدت آلودگی، کنترل شیمیایی اراضی آلوده قبل از کشت با متام سدیم به نسبت ۱۴۵ میلی لیتر بر متر مربع، از طریق محلول پاشی توصیه می شود و بلافاصله شخم و آبیاری و اک زنی و پلاستیک کشی روی سطح خاک انجام می شود.و سپس غلطک زنی و پلاستیک کشی روی سطح خاک انجام می شود.